سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز دوشنبه ۲۷ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که تأثیر اقدام تنبیهی ایران علیه اسرائیل بر محاسبات غرب، تحقق وعده صادق با هماهنگی میدان و دیپلماسی، تازهترین سیاهه از بدهی معوق بانکها و بازارهای جهانی در سردرگمی و انتظار در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بررسی برخی دیدگاه های اصلاح طلبان رادیکال بیانگر آن است که آنان در مطالبی می کوشند تا از سویی از فداکاری خود بابت عدم انتقاد جریان خود از حاکمیت در شرایط کنونی سخن به میان آورده و از سوی دیگر با هجمه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی اینگونه القاء کنند که شرایط تنش موجود با رژیم صهیونیستی حاصل همین سیاست ها می باشد!
بررسی برخی مطالب مطرح شده پیش از عملیات نظامی ایران علیه اهدافی در رژیم صهیونیستی و تنبیه این رژیم بیانگر آن است که برخی چهره ها و رسانه های جریان اصلاحات ضمن تاکید بر عدم لزوم پاسخ نظامی ایران تصریح می کردند که برای جلوگیری از تنش با اسرائیل تنها راه ممکن تغییر سیاست های منطقه ای ایران است!
در این رابطه عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه اعتماد کوشید تا با عادی و منطقی جلوه دادن جنایت دمشق و تئوریزه کردن عدم لزوم پاسخ ایران نوشت:
معتقدم که حمله اسراییل در اصل واکنشی بوده است و نیازی به پاسخ و واکنش ایران ندارد. اسراییل در جریان جنگ غزه بزرگترین لطمه نظامی و حیثیتی و سیاسی را از سال ۱۹۴۸ تاکنون متحمل شده و هنوز نیز از زیر بار این ضربه خارج نشده است. درست یا نادرست آنان حداقل بخشی از این وضع را محصول سیاستهای ایران میدانند و اقدامات خود را واکنشی به این وضعیت معرفی میکنند.
این فعال اصلاح طلب در ادامه مشکل سیاست ایران در برابر رژیم صهیونیستی را عدم به رسمیت شناختن این رژیم دانست و مدعی شد که این وضعیت امکان استفاده از ظرفیتهای بینالمللی رسمی علیه اسراییل را از ایران سلب کرده و از سوی دیگر نیز امکان پاسخ همسنگ و مناسب از نیروهای نیابتی را نیز محدود کرده است.
عبدی اما در ادامه ضمن تلاش برای برجسته سازی کلیدواژه جنگ و با تولید هراس در این رابطه با بیان اینکه دیر یا زود به مرحلهای میرسیم که ظاهرا تاکنون از آن پرهیز کردهایم، راه حل را جز تغییر سیاستهای کلان منطقهای ایران ندانسته است!
بررسی مطالب عباس عبدی نشان می دهد که چگونه تحلیل های این فعال سیاسی اصلاح طلب فرسنگ ها با شناخت خباثت رژیم جعلی از یک سو و توانمندی های جمهوری اسلامی ایران از جانب دیگر فاصله دارد که اگر جز این بود جنایت دمشق را در قالب واکنش طبیعی اسرائیل تئوریزه نکرده و حتی به سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی تاخته و چشم بر تمامی جنایت های رژیم خبیث نمی بست.
روزنامه هممیهن نیز عملیات وعده صادق را مقدمه پاسخ صهیونیستها و افزایش تنش خوانده و مینویسد:
اسرائیل اما با حمله به کنسولگری ایران در دمشق، نشان داد که تمایل دارد اماکن دیپلماتیک ایران را هدف قرار دهد و ایران با پاسخ خود نشان داده ابایی از حمله مستقیم به اسرائیل ندارد. و این یک قاعده جدید در درگیری دو طرف است. ایران نشان داده که تمایل و توانش را دارد که از حمله به بلندیهای جولان نیز فراتر رفته و حملاتی را به سراسر اسرائیل صورت دهد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
این قاعده جدید و این نوع زد و خورد، موجب خواهد شد که حملات طرفین به یکدیگر به یک وضعیت معمول و عادی تبدیل شود و بنابراین، این احتمال که هر یک از طرفین در موقعیت دیگری، بار دیگر چنین گزینهای را انتخاب کنند، افزایش یافته و گزینه اینچنینی به گزینهای عادی تبدیل خواهد شد.
روزنامه آرمان ملی نیز حمله دفاعی ایران را با شاخصهای تورمی و جهتدار مقایسه کرده و در یادداشتی نوشته است:
اگر تنش بین ایران و کشورهایی که درگیر جنگ حماس هستند و به طور مشخص اسرائیل، در آینده بیشتر بشود این تلاطمها بیشتر خواهد شد و اگر این تنشها کمتر بشود، تلاطمها فقط متاثر از متغیرهای اقتصادی است ولی به نظر میرسد که حداقل تنشی که درخصوص سفارت ایران در دمشق اتفاق افتاد و منجر به این تلاطم چند روز گذشته شد، تلاطم ناشی از این تنش ظرف چند روز آینده به حداقل خواهد رسید!
بررسی مطالب مطرح شده از سوی اصلاح طلبان بیانگر آن است که اولا، این جریان طی روزهای اخیر بارها مخالفت خود را با انتقام ایران مطرح کرده و طی یک بازنمایی و در جهت تولید هراس اجتماعی از خطر جنگ سخن به میان آورده و در حتی در این شرایط بر لزوم مذاکره مستقیم با آمریکا به عنوان پشتیبان اصلی رژیم صهیونیستی سخن به میان آورده و حتی برخی لایه های رادیکال آن نیز به عنوان وکیل مدافع این رژیم ضرورت تغییر در سیاست های کلان منطقه ای ایران را پیشنهاد می دادند.